بشارت
پنجشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۵۳ ب.ظ
تو می روی،
رهاتر از رقص نسیم
که می پیچد لابه لای شاخه های بید مجنون
و نجوا می کند جنون را...
تا بید مجنون دوباره عاشق شود؛
تا بید مجنون برقصد و نگاه خسته اش را از زمین بلند کند
و
دنبال لیلی اش بگردد.
تو می روی،
می روی تا بشارت بدهی
آسمان را؛
می روی تا قدرت پرواز بدهی جان های خاک گرفته را؛
تو می روی و رفتنت تمام حضور می شود؛
خوشا به دلی که از حضورت بی تاب می شود ...
۹۴/۰۹/۱۲