ماه من

ماه من
آخرین مطالب
  • ۲۹ آذر ۹۴ ، ۱۲:۳۶ تو
محبوب ترین مطالب
  • ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۳۰ انار
  • ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۹:۵۵ 15 ام
  • ۱۴ آبان ۹۴ ، ۲۳:۱۴ ...
پیوندهای روزانه

۸ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است


فردا بیست و هفتم آبان است؛ هوا ابری است، نمی دانم فردا هم مثل سی و یک سال پیش، قرار است در سردشت باران ببارد...!؟

فرزانه سادات سجادپور
۲۶ آبان ۹۴ ، ۱۵:۴۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ نظر

شما کدوم رو به من پیشنهاد می کنید؟!

1. استفاده از سیم لخت( در دسترس هست؛ از پنجره ی اتاق مشاوره یه سیم لخت آویزونه =))  )

2. پرت شدن از طبقه ی سوم( امکاناتم در همین حده! )

3. راننده سرویسم رو وقتی داره از پیچ اتوبان باقری رد میشه و کنارش رودخونه است قلقلک بدم( بچه های سرویس و خود راننده سرویس مون که گناهی ندارن البته... )

4. دوساعت خودم رو با خانم "و" تو یه اتاق حبس کنم( فکر کنم کمتر از دوساعت هم کافی باشه... =)))) )

5. راه های پیشنهادی شما را با جان و دل پذیرا هستم!

آخه چرا باید تو امتحان ریاضی جواب آخر رو بنویسم: 9+81=100  :///// چرا؟! معادله رو حل کنم و بدبختی و ریاضت(!) بکشم کلی، بعدش برا جواب آخر چنین نبوغی به خرج بدم =(((  فکر می کردم بعد از دو سال و دو ماه و  نوزده روز بتونم ریاضی بیست بشم ولی ... ! امکان ش هست وقتی دبیرمون می بینه با چنین افتخاری دور صد به عنوان جواب کادر کشیدم در اسرع وقت استعفاش رو بنویسه :/ یا اینکه خودش به عنوان مورد پنجم یه راه پیشنهاد کنه بهم!

فرزانه سادات سجادپور
۱۹ آبان ۹۴ ، ۲۱:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۵ نظر

متاسفانه یا خوشبختانه انسان هستم! و مشمول ویژگی های فطریِ اراده و اختیار! وقتی می بینم عملا نه اختیاری دارم و نه اراده ای، به هم می ریزم! حتی سر یک مسئله ی کوچک... اول می پذیرم، شرایط را درک می کنم(!) اما بعدش که می بینم نه... شرایط چیز دیگری است... فقط دیگران هستند که شرایط دارند و فقط تر(!) منم که باید شرایط را درک کنم، آن وقت کم می آورم! اما به این نتیجه رسیده ام که سکوت کنم. حرف زدنم هیچ وقت شرایط را عوض نکرد! فقط من شدم مقصر! من شدم خودخواه! دیگر حرفی نمی زنم. اینجوری نه خودخواهم و نه بحثی پیش می آید! فکر نکنم برای کسی هم فرق کند! مگر الان فرق می کند که من ... ولش کن...

 

 

 

+ امشب عالی بود... بعد از مدت ها.






فرزانه سادات سجادپور
۱۵ آبان ۹۴ ، ۲۳:۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰

خیلی خیلی خسته تر از اونی ام که فکر کنی...

فرزانه سادات سجادپور
۱۴ آبان ۹۴ ، ۲۳:۱۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۴ نظر

قبل:


مامان: یه قرص سرماخوردگی بخور!

من: شرط می بندم باز سرم بده!:/

مامان: اگه سفکسیم بده خوبه!


بعد:


دکتر: سرم هم بدم بهت !

من: نه دکتر!

تجویز دکتر: قرص سرماخوردگی بزرگسالان. سفکسیم. دیفن هیدرامین!



+ لازمه انقدر درس خوند برا پزشکی؟؟! ;)



فرزانه سادات سجادپور
۱۱ آبان ۹۴ ، ۲۱:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۵ نظر


یک وقت هایی هست که دلت برای یک نفر تنگ می شود. یک وقت هایی هست که غرورت نمی گذارد حرفی بزنی. یک وقت هایی هست که اصلا شرایط ش نیست که حرفت را بزنی. یک وقت هایی هست که همه این "وقت ها" کنار هم جمع می شوند؛ مثل الآن. تمام تلاشم را می کنم تا با "الآن" کنار بیایم. حتی اگر شرایط ش هم پیش آمد، غرورم را نا دیده نمی گیرم...

 

 

+ بی ربط نوشت یک: از خیلی ها شنیده بودم که دوستی های دوران دبیرستان فرق می کند با دوستی های دیگر! تا امسال منکر این قضیه بودم! اما امسال... اعتراف می کنم که دوستی های دوران دبیرستان معرکه اند! امیدوارم این "معرکه بودن" طولانی مدت باشد!:)

 

+ بی ربط نوشت دو: شلغم همین جوری غیر قابل تحمله! اگر تلخ باشه هم که دیگه هیچ!! تمثیل خوبیه برای مشاوره ی زنگ آخر چهارشنبه ها!! =)))

فرزانه سادات سجادپور
۱۰ آبان ۹۴ ، ۲۳:۱۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۶ نظر


فعلا* اینجا تعطیل...

 

 

*: تا فردا، تا هفته دیگه، تا یک ماه دیگه، تا هیچ وقت!

فرزانه سادات سجادپور
۰۹ آبان ۹۴ ، ۱۵:۵۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۴ نظر

در عین بی تکراری ات، هر بار تو، هر بار تو ...

                          ***

هم دف تویی، هم نای تو، هم چنگ تو، هم تار تو ...



+ مسعود کلانتری

فرزانه سادات سجادپور
۰۵ آبان ۹۴ ، ۲۰:۲۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر